• جمعه 2 آذر 03

استاد حاج غلامرضا سازگار

سالروز تخریب بقیع -( این جا شرار، از سینۀ عالم برآید )

2934
2


اشکم به رخ، خونم به دل، آهم به سینه است
ای زائرین، ای زائرین این جا مدینه است

شهری که خاکش آبرو بخشد به جنّت
شهر محمّد شهر قرآن، شهر عترت

در هر وجب صدها چراغ راه دارد
نقش از قدم های رسول الله دارد

ای جا محمّد عالمی را رهبری کرد
هم یار امّت بود و هم پیغمبری کرد

ای جا ستمکاران کافر عهد بستند
پیشانی و دندان پیغمبر شکستند

این جا شرار آه جبریل امین ریخت
خون از سر و روی محمّد بر زمین ریخت

این جا علی پروانه سان گرد پیمبر
گردید تا آمد نور زخمش به پیکر

این جا دل پیغمبر اسلام خون شد
این جا جگر از پهلوی حمزه برون شد

این جا محمّد داغها بر سینه اش ماند
زنگ غم و اندوه بر آئینه اش ماند

این جا قدم بر عرش اعلامی گذارید
چون پا به جای پای زهرا می گذارید

این جا مراد از قبّة الخضراء بگیرید
این جا سراغ از تربت زهرا بگیرید

این جاست کعبه نه، زکعبه بهتر این جاست
هم فاطمه هم تربت پیغمبر این جاست

آوای وحی آید زدیوار رفیعش
هم باب جبرائیل و هم باب البقیعش

در بین آن محراب و منبر جا بگیرید
بوسه زقبر مخفی زهرا بگیرید

گلزار وحی و روضۀ طاهاست این جا
آتش گرفته خانۀ زهراست این جا

پشت در این خانه نزدیک همین قبر
زهرا کتک خورد و علی بگریست چون ابر

خورشید در این کوچه ها گردید نیلی
بلبل سراپا سوخته گل خورد سیلی

این جا امیرالمؤمنین را دست بستند
تا با لگد پهلوی زهرا را شکستند

این جا کشیده بر فلک آتش زبانه
این جا گلی پرپر شده با تازیانه

این جا به زیر پای مردم کوثر افتاد
تنهای تنها فاطمه پشت در اوفتاد

پیوسته چشم شیعه اینجا خون فشان است
زیرا زیارتگاه قبری بی نشان است

قبری که هر قلبی بیاد او کباب است
قبری که تنها زائر او آفتاب است

قبری غریب و بی رواق و بی نشانه
بر خاک آن صورت نهد طفلی شبانه

قبری که مخفی در دل تنگ زمین است
خاکش گل از اشک امیرالمؤمنین است

قبری که ما گشتیم و پیدایش نکردیم
از دور هم حتی تماشایش نکردیم

این قبر، قبر دختر پیغمبر ماست
با آن که پیدا نیست چون جان در بر ماست

این قبر احمد، این بقیع و قبرهایش
گلهای پرپر گشته اما با صفایش

آن فاطمه بنت اسد آن ام عباس
این قبر ابراهیم، احمد را گل یاس

این مجتبی این قبر بی شمع و چراغش
این سید سجاد با آن درد و داغش

این باقر و این صادق آل محمّد
این قبر عباس آن عموی پیر احمد

این قبرها را یک به یک دیدیم اما
یابن الحسن، یابن الحسن، کو قبر زهرا

این جا محمّد رازها در پرده دارد
این جا امیرالمؤمنین گُم کرده دارد

این جا شرار، از سینۀ عالم برآید
جا دارد ار جان از تن میثم برآید

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 5:18
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



سعید درخشان

دعای کمیل مهدی منصوری
سالیان دور شاید بیست و چند سال پیش این شعر را با مداحی حاج مهدی منصوری در ابتدای دعای کمیلی که در مدینه خوانده بودند شنیدم. مدتهاست دنبال فایل آن یادگار گمشده دوران نوجوانیم ولی پیدا نکردم. اگر عزیزی آن فایل را در اختیار داشته و خبرم دهد مرا مدیون محبت خود کرده است.

چهارشنبه 7 خرداد 1399ساعت : 02:35

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران