ماشاء الله
ديگر امشب سحر عاشقي آغاز شده
لب جبريل به روحِ نبي همراز شده
بيگمان مكه كنون شاهد اعجاز شده
چشم زهرا به سوي چشمِ پدر باز شده
بانوي حجب و حيا آمده ماشاء الله
بگو امّ النجبا آمده ماشاء الله
* * *
عرشيان بي سر و پا خنده كنان ميآيند
همه زنهاي بهشتي ز جنان ميآيند
اهلِ آگه به همه علمِ نهان ميآيند
بهرِ ديدار شه كلِ زنان ميآيند
بزم افلاك سرشتان همه در زمزمه است
شب ميلادِ پر از ميمنتِ فاطمه است
* * *
ياس خود را نبي هر لحظه ببويد بهبه!
از عيونش گل احساس برويد بهبه!
با سرشكش رخ آن غنچه بشويد بهبه!
طفل خود سجده كنان بيند و گويد بهبه!
حق به دلدارِ خودش عالمي از دل داده
به رسول نبوي يك مه كامل داده
* * *
اين كه بر بالِ خديجه نورگون چون ماه است
از دلِ شادِ علي شاه عرب آگاه است
مادرِ پاك حسن، زينبِ غمگين آه است
به خدا مادرِ مظلومهي ثارالله است
او خودش اسوهي تابندهي زنها باشد
به خدا بهرِ پدر امّ ابيها باشد
شاعر: حسن فطرس
ديگر امشب سحر عاشقي آغاز شده
لب جبريل به روحِ نبي همراز شده
بيگمان مكه كنون شاهد اعجاز شده
چشم زهرا به سوي چشمِ پدر باز شده
بانوي حجب و حيا آمده ماشاء الله
بگو امّ النجبا آمده ماشاء الله
* * *
عرشيان بي سر و پا خنده كنان ميآيند
همه زنهاي بهشتي ز جنان ميآيند
اهلِ آگه به همه علمِ نهان ميآيند
بهرِ ديدار شه كلِ زنان ميآيند
بزم افلاك سرشتان همه در زمزمه است
شب ميلادِ پر از ميمنتِ فاطمه است
* * *
ياس خود را نبي هر لحظه ببويد بهبه!
از عيونش گل احساس برويد بهبه!
با سرشكش رخ آن غنچه بشويد بهبه!
طفل خود سجده كنان بيند و گويد بهبه!
حق به دلدارِ خودش عالمي از دل داده
به رسول نبوي يك مه كامل داده
* * *
اين كه بر بالِ خديجه نورگون چون ماه است
از دلِ شادِ علي شاه عرب آگاه است
مادرِ پاك حسن، زينبِ غمگين آه است
به خدا مادرِ مظلومهي ثارالله است
او خودش اسوهي تابندهي زنها باشد
به خدا بهرِ پدر امّ ابيها باشد
شاعر: حسن فطرس
- پنج شنبه
- 30
- اردیبهشت
- 1389
- ساعت
- 9:42
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه