• سه شنبه 1 خرداد 03


اشعارمهدوی امام زمان(عج)،(جانانی و جان بر تو سپردیم و نمردیم)

1965
3

جانانی و جان بر تو سپردیم و نمردیم
در حُــــــرم نـگاه تــو فـسـردیـم و نمـــردیـم
نقش است به پیشانی چین خورده ز غیرت
مـا جـان بـه در از داغ تـو بــردیــم و نمـردیم

 

ابــرو گـره در هـم زده چشـمــان شب قـدر
دنـدان به لـب خـویـش فشـردیـم و نمـردیم
اقبــال نگــون بخــت نگــر کایـن همه سر را
تــا مـرز قــدم هـای تــو بــردیــم و نمــردیـم
ظـرف دل بی حوصله جوش آمد و سر رفت
خــون دل جـاری شـده خــوردیـم و نمـردیم
یک عمـر نفس آمـد و برگشت و به تسبیح
سـن دل بــی عــار شمــردیـم و نمــردیــم
مــا زنـده به عشقیــم که بـا عشق بمیریم
صـد مــرتبــه از داغ تــو مـردیـم و نمـــردیـم

منبع.حاج محمود کریمی

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران