• چهارشنبه 5 دی 03


اشعار امام زمان(عج) -( گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد )

1332
-1


دوباره فاصله افتاد بین ما آقا
دوباره لطف تو و خواهش گدا آقا

ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه
بگیر دست گدای همیشه را آقا

حلال کن که بجز دردسر نبودم من
عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا

سلام من به قنوت نماز نیمه شبت
مرا میان قنوتت دعا نما آقا

بگو شبی تو میان قنوت نافله ات
به جای ما نفسی ذکر ربنا آقا

خودت برای ظهورت بیا دعایی کن
اثر نداشت ز ما ناله ی بیا آقا

رسید سال نو و چشم ما نشد روشن
بر آن جمال پر از جلوه ی خدا آقا

ببین دو چشم مرا یا مقلب الابصار
که تا ببینمت ای یار آشنا آقا

بهار کن دل ما را محول الاحوال
که بی تو رنگ خزان است سینه ها آقا

بیا و درد دل بیقرار و شیدا را
دوباره کن به نگاه خودت دوا آقا

دلم دوباره برای نجف پریشان است
برای هرم گنه سوز مرتضا آقا

"دلم برای مدینه بهانه می گیرد"
برای لطف خدایی مجتبا آقا

خدا کند که به اذن علی (ع) و مادرتان
روم دوباره شب جمعه کربلا آقا

طواف قبر حسین آن شهید بی لشگر
طواف قبر علمدار باوفا آقا

گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد
نشسته بر لب من یا رضا رضا آقا

تو ای بهانه ی هر نو شدن بیا نو کن
تو با لباس شهادت لباس ما آقا

شاعر : ناصر شهریاری

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 6:24
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران