خالق احدی با تو برابرنکشیده
مانند تو صدیقه ي اطهر نکشیده
خطاط تو را غیر شکسته ننوشته
نقاش تو را غیر مکسّر نکشیده
تصمیم علی شد که زره را بفروشد
چون از توخدا سینه سپر تر نکشیده
حتی نفسی دست ز حیدر نکشیدی
آنگونه که مِی دست ز ساغر نکشیده
تا شعله نگیرد به پر شیعه مولا
مانند تو کَس جام بلا سر نکشیده
الحق و الانصاف که تو فاطمه هستی
در شعله زدی... کار به محشر نکشیده
زجری که تو از داغی مسمار کشیدی
حلقوم حسین تو ز خنجر نکشیده
ششماهه به ششماهه دهد درس شهامت
کی گفته به محسن؛ علی اصغر نکشیده
بال ملک از داغی این منظره اش سوخت
محسن همه اش سوخت علی حنجره اش سوخت
شاعر : سعید توفیقی
- پنج شنبه
- 19
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 22:20
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سعید توفیقی
ارسال دیدگاه