بهتر نیاز قطره تا دریا فقط باشد
روزی ما ، از عالم بالا فقط باشد
از مال دنیا هیچ چیزش را نمیخواهم
روی سر من سایه ی آقا فقط باشد
دور و بر خانه گدا، جایی نمیگیرد
من خواستم اینجا برایم جا فقط باشد
در نامه ی اعمال من، نامِ ابالفضل است
کافیست با دست شما امضا فقط باشد
داغ حرم دارم ، کرم کن تا نمُردم من
در عمر من یک کربلا تنها فقط باشد
مجنونم و بر دستهایم یک سری دارم
تا خاک راه خانه ی لیلا فقط باشد
جارو از این زُلفِ پریشان در نمی آید
تا گردگیر مقدم زهرا فقط باشد
این روزها ، ماها اگر افتاده ایم از پا
نگذاشتند آن روز علی ، مولا فقط باشد
در با فشارش ، مادر ما را گرفت از ما
تا دربه در بودن، برای ما فقط باشد
یک گوشوارِ عرش در کوچه کنارش بود
دو گوشواره ش کاش که حالا فقط باشد
چشمان دنیا راه را گم کرده مادرجان
باید مزار مخفی ات حالا فقط باشد
بیرون می آید ، ذوالفقار در نیامِ عشق
زیباست اشکِ شوقِ جشنِ انتقامِ عشق
شاعر : حبیب نیازی
- شنبه
- 21
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 5:44
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
حبیب نیازی
ارسال دیدگاه