• یکشنبه 2 دی 03


استقبال از محرم -( نشسته ام بنویسم محرمت را باز )

828

 نشسته ام بنویسم محرمت را باز
هزار نکته ی ناگفته از غمت را باز

خدا کند که امانم دهی و باز کنم
برای خیمه زدن بند پرچمت را باز

 

کویر خشک گدای دو قطره باران است
بریز بر سر من اشک نم نمت را باز

دلت می آید از این دلشکسته دست کشی
دلی که چنگ زده حبل محکمت را باز

به پشتوانه ی لطفت گناه کردم من
ببخش با کرمت ذنب آدمت را باز

دلم گرفته برای دو دم گرفتن ها
بدم به روح زمینگیر من دمت را باز

اگر که فاطمه در بزم روضه هست،که هست
بگو چگونه کنم شرح ماتمت را باز؟

به سمت گود سرازیر میزدند تو را
به تیر و نیزه و شمشیر میزدند تو را

شاعر : محمد کاظمی نیا

  • شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 9:21
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران