• شنبه 3 آذر 03

 محمد جواد پرچمی

خروج کاروان از مدینه -( وقت پرواز رسیده، پر خود را برداشت )

1444

وقت پرواز رسیده، پر خود را برداشت

زودتر از همه آب آور خود را برداشت

مشک‌ها را که علمدار روی ناقه گذاشت

یا علی گفت و علی اصغر خود را برداشت

بغلش کرد و صدا زد که خدا رحم کند

بر سر دوش عمو دختر خود را برداشت

دور او اهل حرم که همگی جمع شدند

صدقه داد و سپس خواهر خود را برداشت

خواهرش زودتر از پوشیه ها، معجرها

پیرهن بافته‌ی مادر خود را برداشت

إن یکادی بنویسید بلا دور شود

ساربان دید که انگشتر خود را برداشت

بی‌سبب نیست عبای نبوی را می‌خواست

شِبه پیغمبر ، علی اکبر خود را برداشت

آب پشت سرشان امّ بنین می ریزد

آنقدر سوخت که خاکستر خود را برداشت

 

شاعر : محمد جواد پرچمی

  • شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران