جان با هیجان گِرد سرش میگردید
پروانهی دل دور و برش میگردید
در عمرِ کمِ زمامداریِ علی
اسلام، به گِرد محورش میگردید
***
آفاق کجا نور جَلی را حس کرد؟
آرامش صبح اَزَلی را حس کرد؟
جز پنج بهار فرصت زود گذر
کی طعم عدالت علی را حس کرد؟
***
دل جام بلی ز روی میل از تو گرفت
تأثیر، ستارهی سهیل از تو گرفت
ای روح دعا بعد تو شد عالمتاب
انوار دعایی که کمیل از تو گرفت
***
زیبایی چشمهسار در چشمش بود
دلتنگی و انتظار در چشمش بود
در کوفهی بیوفا صبوری میکرد
با آنکه همیشه خار در چشمش بود
***
شد تنگ غروب و بر دلم آه نشست
در دامن شب ستاره با ماه نشست
شیون ز کبوتران چاهی برخاست
فریاد تو وقتی به دل چاه نشست
***
برخاست، که عزم و استواری این است
بنشست، که صبر و بردباری این است
ذکر لب او «فُزتُ و رَبِّ الکعبه» است
در حال سجود، رستگاری این است
***
در چشم من آئینه علی، آب علیست
مهتاب علی، مهر جهانتاب علیست
خون سر او، کنار سجّاده نوشت
«مظلومترین شهیدِ محراب علیست»
***
دریا بود و گهر به ساحل میداد
انگشتری خویش به سائل میداد
از کیسهی نان خشک میکرد افطار
از کاسهی شیر خود به قاتل میداد
***
گفتند: که پیش از عدم آمد به وجود
آن صدرنشین مسند غیب و شهود
یک روز طلوع کرد از کعبهی عشق
یک روز غروب کرد در حال سجود
***
ای روح کرم که مظهر احسانی
«آنی» که اشاره کرد «حافظ» آنی
خورشیدی و ذرّه پروری آیینت
آیینهی «هَل اَتی عَلَی الاِنسانی»
***
ای نام تو «دافِعُ النِّقَم» یا مولا
وی یاد تو «سابغُ النّعَم» یا مولا
ای چشم خدا، گوشهی چشمی، که گرفت
آیینهی دل، غبارِ غم یا مولا
***
مطلوب تمام اولیاء مطلب اوست
آیات توکّل و رضا بر لب اوست
رایات قیام و صلح و صبر و ایثار
بر دوش حسین و حسن و زینب اوست
شاعر : محمد جواد غفورزاده
- یکشنبه
- 22
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 5:3
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
استاد محمد جواد غفورزاده
ارسال دیدگاه