در این حریم ذکرم ، یارب و یا کریم است
دستم اگرچه خالیست، خرجیم با کریم است
کم میشود مگر از این سفره هر چه بردند؟
وقتی طرف حساب شاه و گدا، کریم است
بیهوده زائرانش دست کرم ندارند
هرکس شد آشنای این آشنا کریم است
تضمین ذکر “یامن یعطی الکثیر ” من اوست
گرچه زیاده خواهم، او منتها کریم است
با این لباس پاره ، فوراً مرا بغل کرد
من باورم نمیشد، اینقدرها کریم است
نوکر غریب باشد، مولا نمی پسندد
گفته سه جامی آیم ، آقای ما کریم است
اصلا ً بهشت یعنی در این حرم نشستن
امروز با رضاییم، فردا خدا کریم است
باب الجواد بودیم، دیدیم کاظمینیم
باب الرضا نوشته، ابن الرضا کریم است
هر جا که روضه بوده ، بالا نشسته زهرا
آنکس که برده من را ، تا کربلا کریم است
بردند مثل نذری، هرعضوی از علی را
این جسم قطعه قطعه، روی عبا کریم است
شاعر : مهدی قاسمی
- یکشنبه
- 29
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 4:14
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
مهدی قاسمی
ارسال دیدگاه