خورشـیـد آرزوی عـلی کم شـتـاب کن
رحـمی به حـال بی کسی بـوتـراب کن
ای قـلب مـُطـمـئن توقـرار دل مـنـی
عـمرعـلی، بــیـاوُ اجـل راجــواب کن
هـرشب به حال محتضرت غصه میخورم
مـثل گذشته،گرشده رفـع اضطراب کن
بـارغـمـم نـبـود درآن خانه که، تـویی
باخـنـده هات لـشکرغـم را عـذاب کن
غـیراز"وفات"روی لبـت نیست، فاطـمه
کـمـتردل حسین وحسن را کـبـاب کن
یک شهردشمن وتـوفـقـط یـارحـیـدری
بامن بـمان وغربـت مـن راحـسـاب کن
بیهوده است بعدتو مانـدن، مـرابــبــر
من را برای همـسَفَریْـتْ انـتـخـاب کن
سجاد زارع مولایی
- سه شنبه
- 7
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 13:17
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه