باز هم ما بازخواني مي كنيم از روي عشق
باز مي آيد نسيم از كوچه ها ، از سوي عشق
باز هم چشمانِ گريان ، باز هم دردي عميق
باز هم دستانِ آتش مي رسد تا موي عشق
آتشي با شعله هايي سَركِش و دودي غليظ
صحنه اي درد آور از آنروي و از آنسوي عشق
دائماً ميپرسم از خود ، باورش سخت است چون
داغ در بيتي مقدس ، وِلوِله در كوي عشق؟؟
عاشق از معشوقِ خود جا ماند و آخر ناگهان
بين يك دشتِ پر از صياد رفت آهوي عشق
يك طرف مردانِ جنگي ، واي اما آن طرف
حيدر و دستانِ لرزان ، محسن و بانوي عشق
ضربه ها آنجا اگر آغاز شد از يك هجوم
درد قطعاً مي شود آغاز از پهلوي عشق
بي گمان بايد تحمل كرد اين غم را ولي
تا چه اندازه توان دارد مگر بازوي عشق ؟
باز هم ما بازخواني مي كنيم از روي عشق
احسان صالحی ...
- سه شنبه
- 7
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 13:46
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه