• دوشنبه 3 دی 03

استاد محمد جواد غفورزاده

مرثیه حضرت زهرا (س) -( مهمان قلب ماست غم جاودانه‌اش )

901


زهرا كه بود بار مصيبت به شانه‌اش
مهمان قلب ماست غم جاودانه‌اش

درياى رحمت است حريمش، از آن سبب
فُلك نجات تكيه زده بر كرانه‌اش

شب‌هاى او به ذكر مناجات شد سحر
اى من فداى راز و نياز شبانه‌اش

باللَّه كه با شهادت تاريخ، كس نديد
آن حق‌كُشى كه فاطمه ديد از زمانه‌اش

مى‌خواست تا كناره بگيرد ز ديگران
دلگير بود و كلبه‌ی احزان، بهانه‌اش

تا شِكوه‌ها ز امّت بى‌مهر سر كند
ديدند سوى قبر پيمبر، روانه‌اش

طى شد هزار سال و گذشتِ زمان نبرد
گَردِ ملال از در و ديوار خانه‌اش

افروختند آتش بيداد آن چنان
كآمد برون ز سينه‌ی زهرا زبانه‌اش

آن خانه‌اى كه روح‌الامين بود مَحرمش
يادآور هزار غم‌است آستانه‌اش

گلچين روزگار از آن گلبن عفاف
بشكست شاخه‌اى كه جدا شد جوانه‌اش!

شرم آيدم ز گفتنش، اى كاش مى‌شكست
دستى كه ماند بر رخ زهرا نشانه‌اش!

تنها نشد شكسته‌دل از ماتمش، على
درهم شكست چرخ وجود استوانه‌اش

شاعر : محمد جواد غفورزاده

  • سه شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران