روزي که پا به عرش معلا گذاشتي!
بر هر چه داشت نقش تو را پا گذاشتي
در هيئت کنيزي اولاد فاطمه
اينگونه پا به خانه مولا گذاشتي
مي ريخت از نگاه تو احساس مادري
مرهم به زخم زينب کبري گذاشتي
"مولاصدا بزن، نه برادر ! حسين را "
اين جمله را تو بر لب سقا گذاشتي
در کربلا براي دل سنگ کوفيان
چار آينه به رسم تماشا گذاشتي
با تو بقيع داغ دلش تازه شد که تو
پا جا پاي غربت زهرا گذاشتي
پيش از تو نوحه، شورحماسي نميگرفت
رسم خوشي ست آنچه که بر جا گذاشتي
از خوان نوحه خواني تو آب مي خورد
چشمان خيس ما که بر آن پا گذاشتي ...
شاعر : سید جواد میر صفی
- چهارشنبه
- 8
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 7:49
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سید جواد میر صفی
ارسال دیدگاه