جایِ زهرا نیامدی اصلا
بیش از اینها شما ادب داری
در مقام شما همین بس که
مادر حضرت علمداری
کودکانِ یتیمِ حیدر را
بعد زهرا تو مادری کردی
بویِ نانِ تنورِ زهرا را
آمدی و به خانه آوردی
مادری کرده ای برای حسین
بانگاهِ سراسر احساست
علقمه بود و مادری کرده
فاطمه هم برای عباست
داغ فرزند دیده ای اما
خَم به اَبروی خود نیاوردی
از غم روضه های اکبر بود
گریه ای هم اگر که می کردی
داده یک عمر بعد کرب و بلا
گریه های رباب آزارت
تشنه بوده به روی دست پدر
کرده این ماجرا گرفتارت
بر لبت زمزمه است،عباسم
مرد جنگ و خطر، نبودی تو؟
لحظه ی غارت زر و خلخال
پیش زینب مگر نبودی تو؟
پهلوانم،کنار آب فرات
کرده ای رو سپید مادر را
چشم خود داده ای ولی دشمن
تا تو بودی ندید معجر را
حال بعد از غروب عاشورا
سهمم از کربلا چنین باشد
آنکه ام البنین می خواندند
بعد از این ام بی بنین باشد
شاعر : علی علی بیگی
- چهارشنبه
- 8
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 7:50
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
علی علی بیگی
ارسال دیدگاه