شب پنجم محرم
علی مقابل زهرا رسید اینگونه
رسید و فاطمه قدش خمید اینگونه
حسن که صبر جمیل است با شکایت گفت
چرا به مادر من می زنید اینگونه
شکایت حسن اما نداشت تأثیری
چنان که ضربه ی او شد شدید اینگونه
نشد که قد بکشد پس نشد سپر بشود
تمام فاجعه را آه دید اینگونه
رسید ارث حسن روی تل به عبدالله
پسر به سمت عمو قد کشید اینگونه
حسین تکیه به نیزه حرم مقابل او
کسی مباد شود ناامید اینگونه
به گریه گفت رقیه عمو کجاست کجاست
عمو که ناز مرا می کشید اینگونه
عمو کجاست ببیند که خیره بر گوش است
کسی که موی مرا می کشید اینگونه
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 15:14
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه