جانا به تیغ ابروی همچون هلال تو
خون مرا بریز که بادا حلال تو
گاهی به مهر و گاه به ماهت زنم مثل
ای بی مثال کو به دو عالم مثال تو
ما را اگر به بندگی خود کنی قبول
کی کم شود از آن همه قدر و جلال تو
در محفلی که سرو قدان انجمن کنند
پستند پیش قامت با اعتدال تو
گفتم بتا تو ماهی و دیدم نشست ماه
هندو صفت به کنج لبت جای خال تو
چیزی نمانده است که قالب تهی کنم
پرسیده دلبرم که چگونه است حال تو
- جمعه
- 17
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 14:28
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه