از خیمه بیرون عبدالله آمد یاور برای ثارالله آمد
آه هوایی دلش دم آخرگل پرپر عمو رو می بینه توی لشکر باچشم تر
به لشکر میزنه میشه محشر مثل حیدر
تو دلش بهونه داره پیش عمه بی قراره
*****
می بینه زخمی ابروی عشقه تو دست قاتل گیسوی عشقه
آه پرستوی حرم داره میره چه دلگیره تموم لحظه هاش نفس گیره داره میره
از اینکه بمونه دلش سیره دیگه دیره
بغضی که بین گلوشه زخم دیدن عموشه
تو دلش بهونه داره مثل عمه بی قراره
بغضی شکسته بین گلوشه از دل بریده سهم عموشه
*****
آه تمومه بدنش چه بی جونه پریشونه بمیرم دهنش پر از خونه غریبونه
نداره رمق و پریشونه دلش خونه
یاکریم مجتبایی شهید کربلایی (2)
- دوشنبه
- 20
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 12:44
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه