جواب:
(حر گنهکار توام، به حق مادرت من و ببخش حسین) ۴
حر گنهکار تو ام ، با پشیمونی اومدم محضر تو
از این به بعد یار توام ، کاشکی که بگذره ز من خواهر تو
گرچه خون بر دلت کردم من
حالا حر پر از دردم من
با گریه از تو ببخشش میخوام
قلب پر از غم آوردم من
رویم شد خجل از اربابم
اما تو هم بیا دریابم
تو کویر پر از ظلمت ها
یا حسین (ع) تو بشو مهتابم
اومدم و پشیمونم چقدر خجالت میکشم ز روی تو
الهی العفو میخونم خدا رو شکر که اومدم به سوی تو
سِمَت هام رو من از دست دادم
چون عبدی روی پات افتادم
تو هم من رو مجازاتم کن
جلوی راه تو ایستادم
اشک چشمای زینب(س) داره
مثل ابر خزون میباره
روم شرمنده ز روی زینب
توی لحظه های دیداره
از زینب تو خجلم ،چونکه شکونده ام دل خواهر تو
چقدر پریشونه دلم، قسم می دم زینبُ به مادر تو
کاش راهت رو نمی بستم تا
نمی موندی توی کربلا
تو این دشت بلا یک روزی
سر تو می ره رو نیزه ها
بغضی هست تو گلوم آتشبار
اینجا هست شمر و خولی بسیار
من چه جوری بگم... با زینب
این لشگر میکنن بد رفتار
تو روی نیزه هایی و خواهر تو در غل و زنجیره اسیر
به شام و کوفه راهی و جسارت ها میشه به زینب تو مسیر
شاعر : عبدالزهرا هاشمیان
منبع : گروه شاعران جواز نوکری
- چهارشنبه
- 22
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 3:28
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
عبدالزهرا هاشمیان
ارسال دیدگاه