جواب:
 واویلا واویلا ۴
زینب دلش خیلی بی تابه 
چشمای زینب چه بی خوابه
[امشب چرا آسمونش بی "مهتابه] ۲
امشب برادر غریبونه روضه ی فردا رو میخونه
(مصیبت روز غمهارو میدونه) ۲
شبی پر از غربت
به نام عاشوراست
یوسف زهرا هم
بی یاور و تنهاست
هفتاد و دو لاله
هفتاد دو مجنون
فردا میدن پای
عزیز زهرا، جون

(زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها)
بی یاور ی بین این صحرا داداش من یوسف زهرا
[ فردا سرت میره بر روی  نیزه ها] ۲
داداش یه تکه کفن بردار یک کهنه ی پیرهن بردار
[دست غمت رو از دل  من بردار] ۲
 فردا توی گودال
پیکر میشه غارت
یک خواهر تنها
لشگر بی غیرت
حتی به انگشتر
چشم طمع دارن
زخم های کاری رو
جسم تو میزارن
وصیتی کرده مادرت من ببوسم زیر حنجرت
[چه باورش سخته واسه "خواهرت " ] ۲
این جای بوسه ی پیغمبر فردا میره زیر یک خنجر
[ میشه سرتو جدا داداش "از پیکر "] ۲
تو قتلگه تنها
تو عصر عاشورا
من روی تل هستم
تو بین دشمن ها
افتاده بر خاک و
قاتل روی سینه
زینب تو این غوغا
خنجر رو میبینه

شاعر : عبدالزهرا هاشمیان

منبع : گروه شاعران جواز نوکری