بکش از دل،ناله ی جانکاه
یه کاروان میرسه از راه
میزنه تو این دل صحرا وای
حسین آقام خیمه و خرگاه
چه بیقراره دله،بی بی زینب ناموس خدا
حس میکنه غربتو،که میشه از داداشش جدا
چه روزای سخت و/چه شبهای دلگیر/پیش رو داره
توی این زمین وای/یه روزی داداشش/رو جا میذاره
(واویلا واویلا ۲ واویلا حسین)
یه کاروانی،پر از لاله
میده بوی یاس و آلاله
شش ماهه و یک جوون رعنا
و یک دختر بچه سه ساله
هنوز گلویی واسه،پرتاب تیری آماده نیست
صورت طفلی هنوز،رد دست حرومزاده نیست
نرفته به تاراج/هنوز گوشواره از/گوش دختری
نرفته برادر/که خواهر بمونه/با یه لشکری
(واویلا واویلا ۲ واویلا حسین)
شاعر : امیرحسین سلطانی
منبع : گروه شاعران جواز نوکری
- چهارشنبه
- 22
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 8:44
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه