خجالتم نده
جلوی مادرت
تنت رو دستمه
میوفته هی سرت
ببین که دست و پامو گم کردم
روم نمیشه به خیمه برگردم
نیگا بکن به صورت زردم
علی جان...
بهار ندیدی و
خزون شدی چه زود
کاشکی که مادرت
تو کربلا نبود
آرزوهام جلو چشام سوخته
تیر گلوتو به دست من دوخته
آتیشی تو دلم بر افروخته
واویلا
مادرت اومده
بالا سرت علی
یه بار دیگه بخند
به مادرت علی
لالا لالا لالا لالا لالا
شرمنده ی مادر شده بابا
اشک رباب میرزه رو خاکا
علی جان...
شاعر : حامد شریف و سجاد شرفخانی
- پنج شنبه
- 23
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 3:35
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
حامد شریف
مهدی بورقانی فراهانی