• دوشنبه 3 دی 03


شعر مناجات امام رضا (ع) -( که «دعبل» آمد و سر داد روضه ی مکشوف )

1267
1

تو آن امام غریبی تو آن امام رئوف 

در این کرانه،به خورشید بی بدل معروف 

غزال خسته دوبیت اشک پیش پایت ریخت 

همین که شد به نگاهش نگاه تو معطوف 

 

به یک اشاره ی ابرو«نَهَیْتَ عَنْ مُنکَر» 

به مهربانی لبخند«اَمَرْتَ بِالْمعروف» 

تو نور را به دلم ریختی، نفهمیدم 

نبود سنخیتی بین ظرف با مظروف 

وزیده عطر بهشت از شمیم گیسوی تو 

ندیده است به خود چهره تو رنگ خسوف 

برای وصف تو تنها سکوت باید کرد 

هنوز لنگ حروفم هنوز لنگ حروف 

دوخط روایت «ابن شبیب» را خواندم 

که پابه پای دلم سوخت برگ برگ لهوف 

ورق ورق دل من پرکشید تا گودال 

که «دعبل» آمد و سر داد روضه ی مکشوف 

عباس همتی

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 7:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران