رضا شدی که رئوفی همیشه ناب بماند
برای عرض دعا راه مستجاب بماند
اگر تو شمس شموسی ، تعجبی هم نیست
به گنبد حرمت ، خیره آفتاب بماند
به ساعت حرمت میکند خدا تنظیم
اگر که ساعت لیل و نهار خواب بماند
به دست حضرت معصومه است خاتم ایران
نگین صحن تو بر روی این رکاب بماند
شکوه باب رضا و صفای باب جواد
رواست زائر تو بین انتخاب بماند
به شوق گوشه ی چشمی که انقلاب نماید
دل شکسته ی من ، صحن انقلاب بماند
سیاه مست ز یک جرعه آب این حرمم
وصال بین خمار و خم شراب بماند
همینکه حرف دلم را شنیده ای کافی ست
فدای یک سر مویت که بی جواب بماند
به تو رسیدم و یک ذره هم خیالی نیست
پل شکسته ی پشت سرم خراب بماند
علیرضا وفایی (خیال)
- جمعه
- 24
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 7:31
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه