• سه شنبه 15 آبان 03


شعر ولادت امام رضا(ع) -( بعد از آن رزقم در این میخانه بی حد باز شد )

746

یا معین الضعفا
بی کلید و با توکل هر که در زد باز شد 

قفل ها تا بر زبان نام تو آمد باز شد 

من شنیدم راه دارد دل به دل با این حساب 

دل هوائی شد وَ راه رفت و آمد باز شد 

 

دست شستم دیگر از هر هشت جنت با یقین 

پای من از آن زمانی که به مشهد باز شد 

مدتی میشد به هر در میزدم در بسته بود 

با جوادت گفتم و درها مجدد باز شد 

چشم پوشی کردم از هر حاجتی که داشتم 

چشمم از وقتی که در اطراف مرقد باز شد 

بر کف صحن ات زبانم را کشیدم یک سحر 

بعد از آن رزقم در این میخانه بی حد باز شد 

روز اول من کبوتر باز بودم در حرم 

روز آخر این دل دیوانه گنبد باز شد 

محسن صرامی 

 

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 7:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران