ای یار زینب
دلدار زینب
جونم فدای تو سالار زینب
تنها نگارم
صبر و قرارم
شرمنده که بیشتر از این ندارم
داداش بذار که بچه هام فداشن
ای کاش فدایی راه تو باشن
داداش3
منت روی سرم بزار،وای وای وای
کم منو به روم نیار،وای وای وای
وای بمیرم نبینم غمت رو
وای به جون میخرم ماتمت رو 2
وای برادر حسین جان حسین جان
رخصت برادر
نگذار که خواهر
شرمنده شِه بیش از این پیش مادر
نگذار جلوم سد
نکن منو رد
میخوان بِرن میدون عون و محمد
داداش به قلب خواهرت نظرکن
شام گُلای زینبو سحرکن
داداش 3
زندگیمو میدم برات وای
غم و نبینم تو چشات وای
وای برای تو دلشوره دارم
وای محاله که تنهات بزارم 2
وای برادر حسین جان حسین جان
می خونم هردم
دورت بگردم
بشنو صدامو پراز آه ودردم
داداش ثواب کن
دیگه شتاب کن
روی خواهرزاده هاتم حساب کن
داداش فدای توتموم هستم
داداش همین یه کار میاد زدستم
داداش داداش داداش
توچشماشون شوق و ببین وای٣
دیگه رومونزن زمین وای٣
آه نخواه تاکه راحت بشینم
آه تو تنهایی و من می بینم 2
وای برادر حسین جان حسین جان
هر وقت به میدون دیدم میدن جون
از بین خیمه نمیام به بیرون
تو زنده باشی پاینده باشی
نبینه زینب که شرمنده باشی
داداش دیگه نمی بینن که اون دم
تنها میون دشمن تو موندم
داداش داداش داداش
نمی بینن جسارت و (وای3)
مادر میره اسارت و(وای3)
وای امون از نگاهه حرامو
وای امون از غمه ازدحامو... 2
وای برادر حسین جان حسین جان
- یکشنبه
- 26
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 2:42
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
یاسین زندی
ارسال دیدگاه