رفت و نیامد
رفت و نیامد علمـدار حرم
داغ ابالفضـل شکسته کمرم
سایة اندوه نشسته به سرم
در غم عمّو ببین چشم ترم
وای عمـو عبّـاسم ای همة احسـاسم
ساقیِ خوش انفاسم وای عمو عبـاسم
بگو کجایـی ، نیایـی ، عمو عبّاسم
شکسته بی تو ، عمـو جان ، نهالِ یاسم
شُکوفه بسته ، عزا در ، گُل احساسم
به غیرِ اندوه ، نوایی ، دگر نشناسم
رفت و نیامد علمـدار حرم
وای عمـو عبّـاسم ای همة احسـاسم
ساقیِ خوش انفاسم وای عمو عبـاسم
تو که امیدِ ، سپـاهِ ، خدایـی عمـو
امیـرِ دل ها ، اسیـرِ ، وفایـی عمـو
دلم گرفته ، برایت ، کجایـی عمـو
بمیرم از غم ، اگر تو ، نیایـی عمـو
رفت و نیامد علمـدار حرم
وای عمـو عبّـاسم ای همة احسـاسم
ساقیِ خوش انفاسم وای عمو عبـاسم
غمِ جـدایـی ، ربـوده ، تـوان همه
بیا به خیمه ، رهان از ، حرم واهمه
فدایِ نامت ، که بر لب ، کنم زمزمه
بیا عمـو جان ، به جانِ ، گُلِ فاطمه
رفت و نیامد علمـدار حرم
رفت و نیامد علمـدار حرم
داغ ابالفضـل شکسته کمرم
سایة اندوه نشسته به سرم
در غم عمّو ببین چشم ترم
وای عمـو عبّـاسم ای همة احسـاسم
ساقیِ خوش انفاسم وای عمو عبـاسم
پدر شکسته ، رسیده ، زِ علقم غمین
به چشم خونین ، به قلبی ، نزار و حزین
چگونه گویم ، غمـت را ، به اُمُّ البنین
به تن نداری ، دو دستِ ، یسـار و یمین
رفت و نیامد علمـدار حرم
وای عمـو عبّـاسم ای همة احسـاسم
ساقیِ خوش انفاسم وای عمو عبـاسم
خبررسیده ، لب عطشان ، فتادی زِ پا
به مشک آبت ، نشستـه ، نِیِ اشقیا
بنازم عمّـو ، که بودی ، فقط فکر ما
کجای این دل ، گذاریم ، غمت باوفا
رفت و نیامد علمـدار حرم
وای عمـو عبّـاسم ای همة احسـاسم
ساقیِ خوش انفاسم وای عمو عبـاسم
اگر نیامـد ، علمدار ، به سوی حرم
سنان کینـه ، دریـده ، سبوی حرم
به سروری هم ، عزا شد ، چو کوی حرم
بنالـد هر دم ، بـرایِ ، عموی حرم
رفت و نیامد علمـدار حرم
شاعر : محمدرضا سروری
- سه شنبه
- 28
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 4:50
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه