یا مسلم ابن عقیل (ع)
اگرکه نامه من محضرت بیاید چه
خبر زآمدن لشگرت بیاید چه
چقدر از روی هربام سنگ میخوردم
شکستگی سر من سرت بیاید چه
هزاربار لگدخورد پیکرم اما
به زیر پای کسی پیکرت بیاید چه
ازآن سه شعبه و سرنیزه ها که میسازند
یکی سراغ علی اصغرت بیاید چه
اذان نگفته دهانم زمشت ها خون شد
همین بلا سر پیغمبرت بیاید چه
کسی به پهلوی من نیزه ای نزد اما
هجوم نیزه سوی اکبرت بیاید چه
کلاه خود من افتاد اگر فدای سرت
عمود بر سر آب آورت بیاید چه
نبود خواهرم اینجا میان نامحرم
میان هلهله ها خواهرت بیاید چه؟
کسی به فکر جسارت به دختر من نیست
اگرکه زجر پی دخترت بیاید چه
خودت بپرس ز خواهر که برسر بازار
زمان گم شدن معجرت بیاید چه
شاعر : سید پوریا هاشمی
- سه شنبه
- 28
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 14:36
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه