زمزمه ی شب اول
بند اول
باز پیرهنه مشکیه تو دستم
باز بین روضت من آقا هستم
خداروشکر حسین من چشام برات داره میباره
خداروشکر بازم میگم حسین همه دارو نداره
آقا شب اول برا کرببلات دل بیقراره
حسین من 2 ارباب مظلومم حسین جان ..
بند دوم
داره صدای مادری میاد
میگه حسینم رو زمین افتاد
حسین من مادر برات بمیره که آبت ندادن
جواب خوبیاتو با شمشیر و سنگ و نیزه دادن
کاش میدیدی دور حرم دشمن تو چقد زیادن
حسین من 2 ای کشته ی بی جان و بی سر ...
شاعر : یاسین زندی
- شنبه
- 1
- مهر
- 1396
- ساعت
- 7:23
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
یاسین زندی
ارسال دیدگاه