سرزنان ، سینه زنان آمده ام بابُ الحسین
با قدی مثلِ کمان آمده ام بابُ الحسین
در دیگر نروم غیرِ همین خانه ی عشق
موکنان مویه کنان آمده ام بابُ الحسین
عزّت و شوکتِ من در گروِ نوکری ست
چکنم دل نگران آمده ام بابُ الحسین
قبله گاهم شده تنها حرم ثارالله
با تمامی ِ توان آمده ام بابُ الحسین
بارشِ ابرِ بهاری ست ز چشمانِ گدا
باز با اشکِ روان آمده ام بابُ الحسین
می شناسند مرا در همه جا عبدالحسین
با همین لطفِ بیان آمده ام بابُ الحسین
شاعر:محسن راحت حق
- جمعه
- 8
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 18:59
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
ارسال دیدگاه