می بينی كه چه بيتاب و خستم - خدا رو شكر كه هستی و هستم
ببر گلاتو خيمه عزيزم - نكن تو بيشتر از اين شكستم
قسم نده ۲
بیشتر از این به غم عادتم نده
قسم نده ۲
زینب بیا من و خجلتم نده
غرق دلشوره ام؛ غرق در خون میشن
پیش چشمای من؛ نیزه بارون میشن
ای وای من 4
〰〰〰〰〰〰
شدن به دست مادر زره پوش - به روی خاک صحرا چه بی هوش
نفس نفس چه پرپر زدند و - دو تاشون و گرفتم تو آغوش
رسیدم و ۲
از زیر ِ نیزه من رو صدا زدن
رسیدم و ۲
تو خونشون چقدر دست و پا زدن
تازه شد داغ من؛ کو علی اکبرم؟
کاش که بیرون نیای؛ از حرم خواهرم
شرمنده ام 4
شاعر : یاسین زندی
- شنبه
- 1
- مهر
- 1396
- ساعت
- 9:43
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
یاسین زندی
ارسال دیدگاه