لا لالا لالا لالایی ، گل سرخ بابایی
داری ساز جدایی می زنی ، میزنی
شد مادرت زار و محزون ، آسمون می باره خون
داری روی دستم جون میکنی ، میکنی
با زبون خشکت اصغرم ، داری با لبها بازی میکنی
امونتو برده تشنگی ، جلو چشام تلذی مکینی
لالا ، گل پریشونم
لالایی میخونم
بخواب علی جونم
علی لای لای لای
******
از غم تو بی سامونم ، نمی باره بارونم
واسه طفل بی جونم ، مضطرم ، مضطرم
دل ، زده بیرون از سینه ، آخه داغت سنگینه
رد خون رو زمینه ، اصغرم ، اصغرم
بیا سرتو بالا بگیر نبینم آویزون بشه سرت
الهی بمیره حرمله زده سه شعبه توی حنجرت
لالا ، گلم شدی پرپر
داره میشه آخ
خاک عزا بر سر
علی لای لای لای
******
آه عمر گل چه کوتاهه ، داری میری شیش ماهه
شب تلخی تو راهه ، مادره مادره
من میشم آخر سرگردون ، توی دشت و بیابون
خوبه باز رو سرهامون معجره معجره
من و توی کوفه می برن میون کوچه ها کشون کشون
جلو چشای عمو دارن ما رو به همدیگه میدن نشون
لالا ، ندیدی مادر رو
روضه ی معجر رو
بابای بی سر رو
علی لای لای لای
شاعر : مظاهر کثیری نژاد
- یکشنبه
- 2
- مهر
- 1396
- ساعت
- 5:24
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه