• یکشنبه 4 آذر 03


اشعار ماه رمضان(افتخارم اینکه مخلوق توام)

3559
1

افتخارم اینکه مخلوق توام
عاشقم هستی و معشوق توام
کثرت شوق شما بر خویشتن
آفریده بی نهایت مثل من

 

تا مرا آیینه ی خود کرده ای
بهترین کاری که می شد کرده ای
تو تکلم کردی و من، این شدم
خوش نگاهم کردی و خوش بین شدم
من تو در قالب انسانی ام
آدمی بر صورت رحمانی ام
تو منی در رتبه اعلای خود
من توام در باطن والای خود
خوب من نقاشی دست توام
لاجرم پیوسته پیوست توام
هر که بیند نوع رنگ و بوم را
زود می گوید که نقاشش خدا
عشق خود را جلوه در تصویر کرد
بعد ازآن تصویر را تگثیر کرد
نو به نو تکثیر شد در آینه
ای خدا بر ما که جز تو نیستیم
مرحمت فرما بفرما کیستم؟
چشم ما را باز کن بر روی ما
تا که من در روی خود بینم تو را
ای نهان در ما و از ما آشکار
جاری در چشمه و در آبشار
سینه ی پیراهنم را چاک کن
جلوه را نازل به سوی خاک کن
تا بگیرم روزه ای در شان تو
تو بیا و جای من امساک کن
گر ز نادانی خطایی می کنم
از عذاب وقهر من امساک کن
یا تنزل کن بیا در خاک ما
خاک را همرتبه ی افلاک کن
در مقام انتفاء غیر تو
جراتم بخشا مرا بی باک کن
تا تو هم روزه بگیری همچو من
هر کسی بر طبق شان خویشتن
روزه ی تو هست امساک از عذاب
شان ما:امساک از نان و از آب
لطف کردی چشم دادی تو مرا
تا نگاه من بیفتد بر شما
دست دادی تا بگیری دست من
تا بری بالا مقام پست من
گوش دادی و تکلم می کنم
اسم دادی و تبسم می کنم
راه رفتی و دو پا دادی مرا
شیعه ام کردی خدا دادی مرا
افتخارم این که مخلوق توام
عاشقم هستی و معشوق توام
رضا جعفری

 

  • سه شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 6:23
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران