شور گودال
سرشو اشقیا می برن
چقدر بی حیا می برن
بمیرم از قفا می برن
پیش چشم زهرا می برن
شکسته شد سبوی ارباب
وقتی نشست به روی ارباب
تو پنجه هاشه موی ارباب
دشنه رو زد گلوی ارباب
دریای خونه گودال
حسین کشونه گودال
نشسته روی زانو
مادر میون گودال
(حسین حسین واویلا)(4)
غرق خون گلوش می کردن
با لگد پشت و روش می کردن
عوض پیرهن نامردا
تنشو نیزه پوش می کردن
شد قطعه قطعه جون ارباب
همدم خاک و خونه ارباب
میاد به زیر نعل اسبا
صدای استخون ارباب
یکی به پهلو میزد
یکی به بازو می زد
حالا برای غارت
سنان به شمر رو می زد
(حسین حسین واویلا)(4)
همه چی رو حراج می بردن
گوییا تخت و تاج می بردن
ریخته بودن میون گودال
بیشتر از احتیاج می بردن
عمامه و عبا رو بردن
انگشتر آقا رو بردن
گهواره ی شیرخوارو بردن
زیور بچه ها رو بردن
رسیده جونش برلب
میگه با گریه زینب
حسین پاشو از رو خاک
دارن میان با مرکب
(حسین حسین واویلا)(4)
شاعر : مظاهر کثیری نژاد
- دوشنبه
- 3
- مهر
- 1396
- ساعت
- 2:23
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه