واحد
داری اتیش به بال و پرم میزنی
مگه نگفتی تا زنده ای با منی
دست رو دلم نذار
داری میری دل ا زمن و حرم میکنی
اگه میخوای صدای قلبم رو حس کنی
دست رو دلم بذار
ای داد ای داد نرو عمرم
قلبم وایساد نرو عمرم
*********
یادت میاد داداش وصیت مادر و
داری تنها میذار خواهر مضطر و بی من سفر نکن
دیدیم من و تو داغ قاسم و اکبر و
منه خون جیگر تنهای بیچاره رو
بیچاره تر نکن
موندم مضطر نرو عمرم
تنهاست خواهر نرو عمرم
*********
حالا که دیگه اماده رفتنی
خدا کنه که نبینم جدا از منی
حالا که دیگه اماده رفتنی
خدا کنه که نبینم جدا میکنی
تیرار و از تنت
نبینمت که زیر خنجر دشمنی
نذار ببینمت که دست و پا میزنی
دستم به دامنت
رفتم از حال نرو عمرم
سمت گودال نرو عمرم
***********
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1396
- ساعت
- 4:32
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه