واحد (میرداماد)
روضه سر بسته تر بهتره گریه پیوسته تر بهتره
وقتی که روضه دختره روضه خون خسته تر بهتره
ای سادات می بخشید که روضه سنگینه
چشمای سه ساله دیگه تار میبینه
لال بشه روضه خون رقیه
سیلی برده امون رقیه
یا رقیه
**********
روضه خون گفت و من زار زدم هی سرم رو به دیوار زدم
یاد بی بی خودم رو توی روضه کوچه بازار زدم
ای سادات می بخشید که روضه مکشوفه
خاکستر میریختن رو سرش تو کوفه
لال بشه روضه خون رقیه
داره لکنت زبون رقیه
یا رقیه
**********
روضه خون عمه قافله روضه هم روضه فاصله
وای اگه دختری نیمه شب گم شه با پای پر ابله
ای سادات می بخشید که این روضه داغه
افتاده سه ساله با سر از رو ناقه
لال بشه روضه خون رقیه
مرده با تازیونه رقیه
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1396
- ساعت
- 6:38
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه