از بس که در فنون نظامی تو محشری
در وقت جنگ یک تنه عباس لشکری
با این قد بلند و تماشایی و رشید
انگار جمع حمزه ای و مالک اشتری
سردار بی بدیل حسینی به کربلا
بعد از تو باب گشته به دنیا دلاوری
ای معدن شجاعت و غیرت در این نبرد
جان میدهی و در عوضش عشق میخری
داده علم به دست توانای تو حسین
زیرا تو افریده شدی بهر سروری
بر شانه بلند تو زد بوسه افتاب
داری به مهر و افتاب یقینا تو برتری
تو نور چشم خواهری و جان مرتضی
دل برده ای ز فاطمه از بس که دلبری
زیبایی تو را چه بگویم خدای حسین
از هر چه افریده خدا دلربا تری
از دور لرزه بر تن دشمن فکنده ای
وقتی که راه میروی انگار حیدری
******
- پنج شنبه
- 6
- مهر
- 1396
- ساعت
- 5:9
- نوشته شده توسط
- علی کفشگر فرزقی
ارسال دیدگاه