• یکشنبه 4 آذر 03

 امیرحسین سلطانی

زمینه شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( خون از لبات میچکه/چه بلایی سرت آوردن )

1802
1


بند اول

پسر برادر من قاسم قاسم قاسم
نور دیده تر من قاسم قاسم قاسم

خون از چشات میچکه/چه بلایی سرت آوردن
خون از لبات میچکه/چه بلایی سرت آوردن

چشاتو وا کن عزیزم  
به من نیگا کن عزیزم 
منو صدا کن عزیزم

چرا پخشی تو این صحرا  وااااای
نزن پیشم تو دست و پا وااااای
شکستن استخون تو وااااای
امون از سم مرکب ها  وااااای


(یادگار برادرم،شدی شبیه مادرم)


بند دوم

الهی عمو بفدات قاسم قاسم قاسم
عسله به روی لبات قاسم قاسم قاسم

چون ماهه در خسوفی/چه بلایی سرت آوردن
پاشیده از سیوفی/چه بلایی سرت آوردن

کی روی سینت دویده
موی سرت رو کشیده
رنگ از رخ تو پریده

قدت هم قد با اکبر وااااای
ندارم داغتو باور وااااای
پاشو باهم بریم خیمه وااااای
که زینب میزنه بر سر وااااای


(یادگار برادرم،شدی شبیه مادرم)


بند سوم

پاشو که بابات اومده قاسم قاسم قاسم
کی تو رو با نیزه زده قاسم قاسم قاسم

افتادی از صدر زین/چه بلایی سرت آوردن
همسطح شدی با زمین/چه بلایی سرت آوردن

سوسو نزن ای ستاره
بگو عمو با اشاره
چرا شدی پاره پاره

چرا پخشی تو این صحرا وااااای
نزن پیشم تو دست و پا وااااای
شکستن استخونه تو وااااای
امون از سم مرکب ها وااااای


(یادگار برادرم؛شدی شبیه مادرم)

 

شاعر : امیرحسین سلطانی

www.emam8.com دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 9:17
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران