• سه شنبه 11 اردیبهشت 03

 موسی  علیمرادی

شعر شهادت حضرت قاسم(ع) -( بس که این چهره شناسا شدنی نیست که نیست )

917
1

مثل تو لاله خونین دهنی نیست که نیست 
غیر خونابه براین لب سخنی نیست که نیست

 انقدر تیغ تورا روی زمین غلطانده 
که به جز خار تنت پیرهنی نیست که نیست

نقش برخاکی و بس سبز شده گل به تنت 
چون تو در پهنه صحرا چمنی نیست که نیست 

دیده نشناخت ولی آه تورا  گوش شناخت  
بس که  این  چهره شناسا شدنی نیست که نیست

پیچش زلف خمت بیشتر از قبل شده
به پریشانی آن انجمنی نیست که نیست 

از حرم در نجف رفتی  و از بارش سنگ
   حال  مثل تو عقیق یمنی نیست که نیست 

سنگها بس که  به چشمان دلیرت خوردند  
خبری از مژه صف شکنی نیست که نیست 

سم مرکب  زتنت ساخته کندوی عسل     
چون تو در دشت  مشبک بدنی نیست که نیست

شاعر : موسی علیمرادی

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 9:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران