عمو بگو چه کنم تا به من محل بدهی
شبیه اکبر خود فـرصت عمل بدهی
عمو بگو چه کنم تا دلت به دست آید
برات ِ رزم به شیر ِ یل ِ جمل بدهی
چه میشود که به شاگرد رزم عباست
نظـر کنی و به دستان او کتل بدهی
لب ترکترکم تشنهی محبت توست
چه میشود ز لبت کامی از عسل بدهی
چنان میانهی این بزم میدرخشم که
به یادگار حسن کُنیهی زُحل بدهی
کجایی ازرق شامی رسیده وقتش که
به همره پسران دست با اجل بدهی
**
شبیه مثنوی شاعرانهای شدهام
ولی خوشم که به من رتبهی غزل بدهی
به زیر سم ستوران تنم لگدمال است
عمو بیا که نجاتم از این جدل بدهی
شبیه جام عسل قامتم کِش آمده است!
به شوق آنکه به من هم کمی بغل بدهی
بیا، مگر تو به عِلم امامتت آقا
برای بردنم از خاک، راه حل بدهی
بیا ببین همهی دشت پر شد از بویم
برای نجمه ببر اندکی ز گیسویم
شاعر : مصطفی هاشمی نسب
- جمعه
- 7
- مهر
- 1396
- ساعت
- 9:30
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
مصطفی هاشمی نسب
ارسال دیدگاه