• شنبه 15 اردیبهشت 03


روضه امام کاظم علیه السلام با صدای حاج میثم مطیعی -( از طعنه های دشمن نادان چه میکشی؟ )

1536
3

 از طعنه های دشمن نادان چه میکشی؟
بین کویر حضرت باران چه میکشی؟
دلم سفر کاظمین میخواد،ناشکر نیستم من رو کاظمین بردی ممنونتم،دلم یه زیارت سیر کاظمین میخواد،آقا الان خیلیا اومدن حرمت دارن به سر و سینه میزنند،خیلیا هم رفتن حرم پسرت آخه ماه رجب داره تمام میشه میگن زیارت مخصوصه خودمونو برسونیم مشهد امام رضا اما من جا موندم نه کاظمین آمدم نه مشهد راهم دادند،قبول کن،منم دوست دارم منم عاشقتم منم دلم برات پر میکشه قربون اون ساق های له شدت برم...چی شد دلمون امام رضایی شد؟قربون کبوترای حرمت امام رضا...مجلس پدرته،تسلیت آقا
از طعنه های دشمن نادان چه میکشی؟
بین کویر حضرت باران چه میکشی؟
خورشید عشق و رحمت و نور و سخا و جود
در بین این قبیله عصیان چه میکشی؟
با پیکرش چه کرده تب تازیانه ها
با حال خسته گوشه ی زندان چه میکشی؟
یوسف نبی رو زندانی کردن اما یه روزی یوسف از زندان آزاد شد"فلبث فی السجن بضع سنین"با احترام بیرون آوردنش اما آقای مظلوم ما از زندان بیرون نیامد مگراینکه یه وقت در زندان باز شد"وحمل علی نعش"بدن نازنینش رو روی تخته پاره گذاشتند.این قدر زندان بهش سخت گذشت مرحوم صدوق در عیون اخبار الرضا روایت کرده:رو به قبله کرد نماز خوند بعد دست های نازنینش رو بلند کرد"یا سیدی نجنی من حبس هارون"دیگه نجاتم بده"و خلصنی من یده"منو از دست هارون نجات بده...آقای مهربونم ای پسر زندانی فاطمه،یه عرضی دارم یه حاجتی دارم دلم میخواد صدای غریبی من رو بشنوی،آقا من زندانی نفس اماره ام یه ماه رجب دیگه تمام شد معلوم نیست سال بعد ماه رجب زنده باشم یه آقایی برای من بکن از دست خودم خسته ام...آقای من اگه بخوای قسمت بدم باشه،من بلدم به حق نازدانه ات علی بن موسی الرضا یه فکری به حال من بکن تو که زن بدکاره رو اهل یا سبوح یا قدوس کردی اگه بخوای یه قسم دیگه بدم من بلدم منو ببخش...به حق اون مادر پهلو شکسته ات یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر بحق اون مادر مظلومت که بین در و دیوار صدا زد:یا ابتاه یا رسول الله...دیگه روضه من تمومه بیشتر روضه نمیخونم همین دو سه بیت آقا...
شکر خدا که دختر مظلومه اش ندید
بابای بی شکیب و غریب،چه میکشید؟
چی میخوای بگی؟آقا یا باب الحوائج یا امام کاظم! معصومه ات ندید زندان تو رو ندید
اما دلم گرفته ز اندوه دیگری
طفل سه ساله گوشه ویران چه میکشید؟
با دیدن سر پدرش در میان طشت2
هنگام بوسه بر لب عطشان چه میکشید؟
وقتی که دید چشم کبودش در آن میان
خونی شده تلاوت قرآن چه میکشید؟
میگفت با لب پر از آهی که جان نداشت
ای کاش هیچ سنگدلی خیزران نداشت..
حسین...
گفت:من تو مجلس شراب ندیدم چی شد! ندیدم چه جوری به بابام جسارت کرد،اما همه عالم بدونن 
ندیدم خیزران را بر چه میزد
فقط دیدم که عمه ناله میزد
صدا میزد نانجیب نزن مگه نمیبینی بچه هاش دارن میبینن...از همه نفست از همه صدات ان شاالله بری کربلا از همه وجودت بگو یا حسین...

 

www.emam8.com دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 5:47
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران