• دوشنبه 3 دی 03


شعر مصائب اسارت کوفه -( شده انگشت نما زینب و میشد ایکاش )

1365
1

میکند گریه هنوزم
کاش از این کوی و گذر زود گذر میکردیم

یا که میشد گذر از سمت دگر میکردیم

شده انگشت نما زینب و میشد ایکاش

تا که از عمه ی خود دفع خطر میکردیم

 

کوفیان کاش که از سنگ زدن سیر شوند

تا دلی سیر تماشای پدر میکردیم

بهر قتل همه گهواره ی اصغر کافی ست

کاش از مادر او دور پسر میکردیم

میکند گریه هنوزم ز خجالت عباس

معجری کاش کسی داشت که سر میکردیم

تا نجف راه زیادی که نمانده ایکاش

تا علی را ز چنین حال خبر میکردیم

حیدر توکلی

  • شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 4:15
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران