امشب در میان این دشت،خیمه های سوزان دارم
با اشک یتیمان تو،من شام غریبان دارم
روی نیزه ها،سرت تابان است
چشم خواهرت،ز غم گریان است
اطراف حرم،پر از ساربان است
واویلا حسین 6
تک تک غنچه های حرم،زیر دست و پا افتادند
با دستان بسته ای گل،از مقتل عبورم دادند...واویلا
اولاد زنا،شراب آوردند
جای تسلیت،طناب آوردند
دلها خون شدند،ولی تاب آوردند
واویلا حسین 6
خداحافظ ای بی کفن،خداحافظ ای علقمه
فرصتم ندادند اما،عزادار تو فاطمه....یا حسین
زینب می رود،حلالش فرما
من را می برند،به شام بلا
همه آمدند،برای تماشا
واویلا حسین...6
شاعر : نجمه پور ملکی
- شنبه
- 15
- مهر
- 1396
- ساعت
- 17:23
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
نجمه پور ملکی
ارسال دیدگاه