بند اول
ای ساقی طفلان آب آورم عباس
فرمانروای دل در لشکرم عباس
چشم همه طفلان سوی تو و مشکت
در پیش چشمانم ای یاورم عباس
سید و سالار و سقایی
یاس علی یاس زهرایی
ام البنین مادرت گفته
عباس من سرور بالایی
برادرم یا ابوفاضل(۳)
بند دوم
دستت ز تن عباس از چه جدا گشته
فرقت ابوفاضل از چه دوتا گشته
مشکت کجا افتاد پشت و پناه من
بعد از تو در خیمه آتش به پا گشته
خیز و ببین حال من زاره
چشم من از رفتنت تاره
برای یک جرعهی آبی
اهل حرم گرد گهواره
برادرم یا ابوفاضل(۳)
شاعر : مرتضی محمودپور
- یکشنبه
- 16
- مهر
- 1396
- ساعت
- 8:22
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه