باز شور غم و ماتم در زد
با عَلَم آمد و بر دل سر زد
باز این مرغ دلم پرپر زد
باز ساقی ز کفش ساغر زد
عَلَمُ و ماتم و دل با ساقی
نامشان هست همیشه باقی
بوی غربت به مشامم آید
قرعهی فال به نامم آید
یک جوابی به سلامم آید
مرغ دل باز به دامم آید
چاووشی خواند و دلم باز گرفت
قصهی سر ز سر آغاز گرفت
سر در خانهی هرکس پرچم
چشمها، چشمهی آب زمزم
تعزیه دار گرفته ماتم
همه با هم بخوانند این دم
همه جا کرببلای تو شده
همه جا شور و نوای تو شده
انبیا شور گرفتند حسین
اولیا شور گرفتند حسین
در سما شور گرفتند حسین
بچه ها شور گرفتند حسین
همهی ارض و سما ولوِله شد
صاحب ذکرِحسین فاطمه ش
- یکشنبه
- 16
- مهر
- 1396
- ساعت
- 12:7
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
ارسال دیدگاه