دوباره با خیال تو نظر به ماه می کنم
حلال کن که بی هوا تو را نگاه می کنم
عجیب غرق گشته ام به چشم نیمه باز تو
مبند چشم خود که خویش را تباه می کنم
مرا به چشم خوانده ای که آمدم مگو دگر
که اشتباه خوانده ام وَ اشتباه می کنم
در این شب سیاه تا به من نگاه می کنی
ستاره میشوم که رو به سوی ماه می کنم
برای آنکه دست من رسد به خاک پای تو
غرور را در این طریق خاک راه می کنم
اگرچه دست خالی ام ولی پرم ز اشک و آه
که این دو را روان به جنگ یک سپاه می کنم
به زیر سایه ات سیاه رو اگر نشسته ام
بر آفتاب حشر فکر سرپناه می کنم
«رئوفی» این سرود امان ز قلب زینب صبور
ز خیمه گاه تا نظر به قتلگاه می کنم
- دوشنبه
- 17
- مهر
- 1396
- ساعت
- 5:52
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
حسین رئوفی
ارسال دیدگاه