• جمعه 2 آذر 03


اشعار مدح و ستایش امام حسن مجتبی(ع)،(وقتی پدرت حضرت حیدر شده باشد)

8244
10

وقتی پدرت حضرت حیدر شده باشد

باید که تو را فاطمه مادر شده باشد

جد تو نبی بود نه اینطور بگویم

شک نیست که جد تو پیمبر شده باشد

 

جز بر در این خانه ندیدیم امامت

تقسیم میان دو برادر شده باشد

خورشید سفالی است که در سیر جمالی

از بوسه بر این گونه منور شده باشد

بو میکشم ایام تو را- باید از اخلاق

یک تکه تاریخ معطر شده باشد

ای حوصله محض چه تشبیه سخیفی است

با حلمت اگرکوه برابر شده باشد

با اینکه قضا دست تو را بست ندیدیم

جز آنچه بخواهی تو مقدر شده باشد

از عمر تو یک روز جمل آیه فتح است

با صلح اگر مابقی اش سر شده باشد

فریاد سکوت تو چه آهنگ رسایی است

شاید پس از آن گوش جهان کر شده باشد

دق داد محبان تو را گرچه سکوتت

غوغای تو روزی است که محشر شده باشد

روزی که به اعجاز تو مبهوت بمانند

شک ها همه تبدیل به باور شده باشد

خون جگرت ریخت نه در تشت که در دشت

داغ گل سرخیست که پرپر شده باشد

در مکتب تو رشد سریع است عجب نیست

فرزند تو هم قامت اکبر شده باشد

آن چشم که گریان نشود روز قیامت

چشمیست که از غصه تو تر شده باشد

باور نتوان کرد که خاکیست مزارت

جز آنکه ضریح تو کبوتر شده باشد

ای جان علی ریشه غم را بکن از دل

هرچند که اندازه خیبر شده باشد

 

 

شاعر:هادی جانفدا

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران