به بارگاه خیالم جمال منظر توست
نگاه عالم امکان به دست همسر توست
میان وحدت و کثرت تو فرد و بی چونی
صفات فعلّیه حق گواه مظهر توست
حریم قرب خدا را تو نقطهی ثقلی
هر آنکه میرود آنجا فقط به شهپر توست
چگونه مدح تو گویم که در شب معراج
خدا به شهر علوم هرچه داده از در توست
ستون خیمهی عالم تویی به حق خدا
نگاهبانی و شانت ز سوی داور توست
منم چو عبد فقیری، کریم بنده نواز
کرامت تو به دل،این ز حسن دیگر توست
ز قدرت تو کسی آگهی نخواهد یافت
همین بس است که یک زان هزار خیبر توست
دو گوشوار عرش الهی ز نسل شماست
شریعت علوی پایدار دختر توست
اساس روز جزا را دو کفه خواهد بود
در آن میانه تو ساقی، شفیعه کوثر توست
شاعر : مرتضی محمودپور
- دوشنبه
- 17
- مهر
- 1396
- ساعت
- 7:50
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه