چه زود میرسد آن شب که سرد و تنهایم
و بر محاسبه گرم است جمله اعضایم
در آن سراچه ی سرد و در آن سکوتی محض
گریزد از منِ مجنون چه زود لیلایم
چه زود میرسد آن روزگار تنهایی
میان وحشت و ظلمت شد است مأوایم
چه زود میرسد آن شب که حسرتی دارد
برای گفتن یک یاحسین لبهایم
چه زود میرسد آن شب که نیست دستی تا
بروی سینه زنم در عزای آقایم
اگر چه اولِ برزخ غم است و دشواری
دلم خوش است در آن شب علی است مولایم
کجا رواست خدایا بسوزم از قهرت
منی که گریه کنِ درد و داغ زهرایم
به ادعای «رئوفی» قلم مکش چون گفت
حسین بوده خدایا تمام دنیایم
شاعر : حسین رئوفی
- دوشنبه
- 17
- مهر
- 1396
- ساعت
- 8:17
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
حسین رئوفی
ارسال دیدگاه