بند اول
میون حجره تنها
غریبونه جان دادم
با لب عطشان یاد
کرببلا افتادم
با نالهام کنیزا هی کف میزنن
دارن به پای مردنم دف مییزن
مادر وای.......(۳)
بند دوم
آتیش گرفته اینجا
بال و پر پروانه
میون خونه گشته
همسر من بیگانه
علیِ اکبر امام هشتم
باب الحوائج من برای مردمم
مادر وای........(۳)
بند سوم
با طعنههاشون قلب
منو همه آزردن
بروی بام خانه
پیکرم میبردن
یاد تن غرق به خون اکبرم
یاد گلوی خشک یاد خنجرم
مادر وای......(۳)
بند چهارم
ذکر لب من گشته
غریب مادر آقا
لحظه جان دادنم
به دیدن من بیا
بدون تو بیکس و تنها میمونم
این ذکر و من آخر عمرم میخونم
مادر وای.....(۳)
شاعر : مرتضی محمودپور
- سه شنبه
- 18
- مهر
- 1396
- ساعت
- 8:52
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه